استاندارد حسابداری شماره 11(دارایی های ثابت مشهود)

در این مقاله میخوانیم
- مقدمه
- هدف استاندارد حسابداری شماره 11
- دامنه کاربرد
- تعاريف
- شناخت دارایی های ثابت مشهود
- مخارج بعدی
- اجزای بهای تمام شده
- اندازهگیری بهای تمام شده
- روشهای پس از شناخت
- استهلاک، مبلغ استهلاکپذیر و دوره استهلاک
- افشا
- نتیجهگیری

مقدمه
داراییهای ثابت مشهود از مهمترین اقلام ترازنامه شرکتها محسوب میشوند، زیرا بخش عمدهای از سرمایهگذاریهای بلندمدت واحدهای تجاری را تشکیل میدهند. استاندارد حسابداری شماره 11 با هدف تعیین نحوه شناخت، اندازهگیری، استهلاک و افشای داراییهای ثابت مشهود تدوین شده است.
هدف
هدف این استاندارد ، تجويز نحوه حسابداري دارايی های ثابت مشهود است تا استفادهکنندگان صورتهاي مالي بتوانند اطلاعات مربوط به سرمايهگذاري واحد تجاري در اين داراييها و تغييرات آن را تشخيص دهند. موضوعات اصلي در حسابداري داراييهاي ثابت مشهود عبارت از شناخت دارايي، تعيين مبلغ دفتري آن و شناخت هزينه استهلاك و زيان کاهش ارزش دارايي است.
دامنه كاربرد
اين استاندارد بايد براي حسابداري تمام دارايي های ثابت مشهود بكار گرفته شود، مگر اينکه به موجب استانداردي ديگر، نحوه حسابداري متفاوتي مجاز يا الزامي شده باشد.
اين استاندارد براي موارد زير کاربرد ندارد:
- داراييهاي زيستي مرتبط با فعاليتهاي کشاورزي (به استاندارد حسابداري 26 فعاليتهاي کشاورزي مراجعه شود).

- حق امتياز معادن، ذخاير مواد معدني مانند نفت و گاز طبيعي و منابع مشابهي که احيا شونده نيست.
- داراییهای ثابت مشهودی که طبق استاندارد حسابداری 31 داراییهای غیرجاری نگهداری شده برای فروش و عملیات متوقف شده، به طور مستقل یا در قالب یک مجموعه واحد، به عنوان نگهداری شده برای فروش طبقهبندی شده باشد.
با اين حال، اين استاندارد براي دارايي های ثابت مشهود مورد استفاده در توسعه يا نگهداري داراييهاي مندرج در بندهاي ” الف“ و ” ب“ کاربرد دارد.
ساير استانداردها ممکن است شناخت يک دارايي ثابت مشهود را برمبناي رويکردي متفاوت با اين استاندارد الزامي نمايد. براي مثال استاندارد حسابداري 21 حسابداري اجارهها، واحد تجاري را ملزم ميکند که شناخت يک دارايي ثابت مشهود مورد اجاره را برمبناي انتقال مخاطرات و مزايا ارزيابي کند. با اين حال در چنين مواردي ساير جنبههاي حسابداري اين داراييها ازجمله استهلاک، توسط اين استاندارد مقرر شده است.
تعاريف
اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بكار رفته است :
- ارزش باقيمانده: مبلغ برآوردي که واحد تجاري در حال حاضر ميتواند از واگذاري دارايي پس از كسر مخارج برآوردي واگذاري بدست آورد، با اين فرض که دارايي در وضعيت متصور در پايان عمر مفيد باشد.
- ارزش منصفانه: قيمتي است که بابت فروش یک دارایی یا انتقال یک بدهی در معاملهای نظاممند بین فعالان بازار، در تاریخ اندازهگیری قابل دریافت یا قابل پرداخت خواهد بود.
- ارزش اقتصادي: ارزش فعلي خالص جريانهاي نقدي آتي ناشي از کاربرد مستمر دارايي ازجمله جريانهاي نقدي ناشي از واگذاري نهايي آن.
- استهلاك: تخصيص سيستماتيك مبلغ استهلاك پذير يك دارايي طي عمر مفيد آن.
- بهاي جايگزيني مستهلک شده: بهاي ناخالص جايگزيني يک دارايي (يعني بهاي جاري جايگزيني يک دارايي نو با توان خدمتدهي مشابه) پس از کسر استهلاک مبتني بر بهاي مزبور و مدت استفاده شده از آن دارايي.
- بهاي تمام شده: مبلغ وجه نقد يا معادل نقد پرداختي و يا ارزش منصفانه ساير ما به ازاهايي كه جهت تحصيل يك دارايي در زمان تحصيل يا ساخت آن واگذار شده است و در صورت مصداق، مبلغي که براساس الزامات خاص ساير استانداردهاي حسابداري (مانند مخارج تأمين مالي) به آن دارايي تخصيص يافته است.
- خالص ارزش فروش: مبلغ وجه نقد يا معادل آن كه از طريق فروش دارايي در شرايط عادي و پس از كسر كليه هزينههاي مرتبط با فروش حاصل ميشود.
- زيان كاهش ارزش: مازاد مبلغ دفتري يک دارايي نسبت به مبلغ بازيافتني آن.
- دارايي ثابت مشهود: دارايي مشهودي اطلاق ميشود که به منظور استفاده در توليد يا عرضه کالاها يا خدمات، اجاره به ديگران يا براي مقاصد اداري توسط واحد تجاري نگهداري ميشود، و انتظار ميرود بيش از يک دوره مالي مورد استفاده قرار گيرد.
- عمر مفيد: مدت زمانيكه انتظار ميرود دارايي مورد استفاده واحد تجاري قرار گيرد، يا تعداد توليد يا واحدهاي مقداري مشابه كه انتظار ميرود در فرايند استفاده از دارايي توسط واحد تجاري تحصيل شود.
- مبلغ استهلاكپذير: بهاي تمام شده دارايي يا ساير مبالغ جايگزين بهاي تمام شده پس از كسر ارزش باقيمانده آن.
- مبلغ بازيافتني: خالص ارزش فروش يا ارزش اقتصادي يك دارايي، هر كدام كه بيشتر است.
- مبلغ دفتري: مبلغي كه دارايي پس از كسر استهلاك انباشته و زيان كاهش ارزش انباشته مربوط، به آن مبلغ در صورت وضعیت مالی منعکس ميشود.
- ناخالص: مبلغ دفتري بهاي تمام شده دارايي يا ساير مبالغ جايگزين بهاي تمام شده.
شناخت
مخارج مرتبط با يک قلم دارايي ثابت مشهود، تنها زماني به عنوان دارايي شناسايي ميشود که:
- جريان منافع اقتصادي آتي مرتبط با دارايي به درون واحد تجاري محتمل باشد
- بهاي تمام شده دارايي به گونهاي اتکاپذير قابل اندازهگيري باشد
مخارج بعدي
مخارج بعدي مرتبط با دارايي ثابت مشهود تنها زماني به مبلغ دفتري دارايي اضافه ميشود که مخارج انجام شده موجب بهبود وضعيت دارايي در مقايسه با استاندارد عملکرد ارزيابي شده اوليه آن گردد، بهگونهاي که شواهد کافي مبني بر وقوع جريان منافع اقتصادي ناشي از اين مخارج به درون واحد تجاري وجود داشته باشد.
نمونههاي بهبود وضعيت:
- اصلاح فني ماشينآلات به منظور افزايش عمر مفيد، شامل افزايش در ظرفيت توليد آن.
- بهسازي قطعات ماشينآلات به منظور دستيابي به بهبودي قابل ملاحظه در کيفيت محصول.
- بکارگيري فرايندهاي توليدي جديد که موجب کاهش قابل ملاحظه در برآورد قبلي مخارج عملياتي گردد.
اجزای بهای تمام شده
بهاي تمام شده يک قلم دارايي ثابت مشهود شامل موارد زير است:
- قيمت خريد، شامل عوارض گمرکي و مالياتهاي غيرقابل استرداد خريد، پس از کسر تخفيفات تجاري
- هرگونه مخارج مرتبط مستقيم يا غيرمستقيمي که براي رساندن دارايي به وضعيت قابلبهرهبرداري تحمل ميشود
- برآورد اوليه مخارج پيادهسازي و برچيدن دارايي و بازسازي محل آن از بابت تعهدي که در زمان تحصيل دارايي يا درنتيجه استفاده از دارايي طي يک دوره خاص براي مقاصدي غير از توليد کالا
موارد زير نمونههايي از مخارجي است که بطور مستقيم يا غيرمستقيم قابل انتساب به دارايي است:
- هزينه حقوق و مزاياي کارکناني که بطور مستقيم در ساخت دارايي ثابت مشهود مشارکت داشتهاند.
- مخارج آمادهسازي محل نصب.
- مخارج حمل و نقل اوليه.
- مخارج نصب و مونتاژ.
- مخارج توليد آزمايشي دارايي، پس از کسر خالص عوايد حاصل از فروش اقلام توليد شده.
- حقالزحمه خدمات فني و حرفهاي.
- مخارج سربار عمومي مرتبط با رساندن دارايي به وضعيت قابل بهرهبرداري مانند حقوق مدير پروژههاي سرمايهاي.
مواردی که در بهای تمام شده منظور نمیشود:
- مخارج افتتاح تأسيسات جديد
- مخارج معرفي کالا يا خدمات جديد (شامل مخارج تبليغات و آگهي)
- مخارج برقراري فعاليتهاي تجاري در مکانهاي جديد يا با مشتريان جديد (شامل مخارج آموزش کارکنان)
- مخارج اداري به استثناي موارد مرتبط با داراييهاي ايجاد شده
- ساير مخارج سربار عمومي غيرمرتبط با رساندن دارايي به وضعيت قابل بهرهبرداري
اندازهگیری بهای تمام شده
بهاي تمام شده دارايي ثابت مشهود معادل قيمت نقدي آن در تاريخ شناخت است. چنانچه مابهازاي يك قلم دارايي ثابت مشهود در مدتي بيش از شرايط معمول خريد اعتباري پرداخت شود، تفاوت بين قيمت نقدي و مجموع مبالغ پرداختي طي دوره اعتبار به عنوان هزينه تأمين مالي شناسايي ميشود، مگر اين كه چنين هزينهاي، براساس الزامات استاندارد حسابداري 13 حسابداري مخارج تأمين مالي به حساب دارايي منظور شود.
روشهای پس از شناخت
واحد تجاري بايد يکي از دو روش ” بهاي تمام شده“ يا ” تجديد ارزيابي“ را به عنوان رويه حسابداري خود انتخاب کند و آن را در مورد تمام اقلام يک طبقه داراييهاي ثابت مشهود به کار گيرد.
- روش بهاي تمام شده: دارايي ثابت مشهود پس از شناخت بايد به مبلغ دفتري يعني بهاي تمام شده پس از كسر هرگونه استهلاک انباشته و کاهش ارزش انباشته، منعکس شود.
- روش تجديد ارزيابي: پس از شناخت دارايي ثابت مشهود، چنانچه ارزش منصفانه بهگونهاي اتکاپذير قابل اندازهگيري باشد، بايد آن را به مبلغ تجديد ارزيابي ارائه کرد. تجديد ارزيابي بايد در فواصل زماني منظم انجام شود تا اطمينان حاصل گردد مبلغ دفتري دارايي تفاوت با اهميتي با ارزش منصفانه آن در تاريخ گزارشگری ندارد.
استهلاک، مبلغ استهلاکپذیر و دوره استهلاک
چنانچه بهای تمام شده هر جزء یک دارایی ثابت مشهود در مقایسه با کل بهای تمام شده آن دارایی با اهمیت و عمر مفید یا الگوی کسب منافع اقتصادی از آن متفاوت باشد، آن جزء باید بطور جداگانه مستهلک شود.
در برخی شرایط، منافع اقتصادی دارایی صرف تولید سایر داراییهای واحد تجاری میگردد. در این حالت، استهلاک، بخشی از بهای تمام شده دارایی دیگری را تشکیل میدهد و در مبلغ دفتری آن منظور میشود. برای مثال، استهلاک ماشینآلات و تجهیزات تولیدی در مخارج تبدیل موجودی مواد و کالا منظور میگردد (به استاندارد حسابداری شماره 8
با عنوان حسابداری موجودی مواد و کالا رجوع شود).
عمر مفید یک دارایی باید حداقل در پایان هر دوره مالی بازنگری شود و استهلاک دارایی تا زمانی شناسایی میشود که ارزش باقیمانده از مبلغ دفتری کمتر باشد. تعمیر و نگهداری دارایی ضرورت استهلاک آن را نفی نمیکند.
عوامل تعیینکننده عمر مفید:
- استفاده مورد انتظار واحد تجاری از دارایی
- فرسودگی و خرابی مورد انتظار
- نابابی فنی یا تجاری ناشی از تغییرات تولید یا تقاضای بازار
- محدودیتهای قانونی یا مشابه
افشا
موارد زیر باید برای هر طبقه از داراییهای ثابت مشهود در صورتهای مالی افشا شود:
- مبانی اندازهگیری جهت تعیین ناخالص مبلغ دفتری
- روشهای استهلاک
- عمر مفید یا نرخهای استهلاک
- ناخالص مبلغ دفتری، کاهش ارزش و استهلاک انباشته در ابتدا و انتهای دوره
- صورت تطبیق مبلغ دفتری در ابتدا و انتهای دوره شامل اضافات، کاهشها و واگذاریها
- محدودیت مالکیت و داراییهای وثیقه
- مخارج در جریان ساخت
- تعهدات قراردادی مربوط به تحصیل داراییها
- مبلغ جبران شده توسط اشخاص ثالث
- مانده داراییهای در جریان ساخت، پیشپرداختهای سرمایهای و نگهداری در انبار
- اطلاعات مربوط به تجدید ارزیابی و روشهای ارزشگذاری
نتیجهگیری
استاندارد حسابداری شماره 11 نقشی اساسی در ارائه منصفانه و قابل مقایسه اطلاعات مالی دارد. اجرای صحیح آن موجب شفافیت بیشتر در گزارشگری مالی و تصمیمگیری بهتر استفادهکنندگان میشود.
لینکهای مرتبط
برای اطلاعات بیشتر و منابع میتوانید به آداک حساب ویرا مراجعه کنید.
